وقتی امام در پاریس حضور داشتند جمعی از دوستان اتحادیههای انجمنهای اسلامی دانشجویان گرد امام(ره) جمع شدند. امام(ره) با برخی از ایشان سابقه دوستی و ارتباط داشتند.
وقتی این شخصیتها از کشورهای مختلف ازجمله اروپا میآمدند همه در تعریف از تشکل خود و شخصیتهای تأثیرگذار بین خودشان، پیشاپیش از آقای دکتر حبیبی یاد میکردند و آثاری از ایشان را نیز برای مطالعه امام میآوردند.از همین رو حضرت امام نیز ذهنیت و عنایت ویژهای نسبت به دکتر حبیبی پیدا کردند و صمیمیت و محبت ویژهای از ایشان در دل امام نشست.
به همین دلیل نیز ماموریتهای سنگینی را به ایشان محول میکرد.از ویژگیهای مرحوم دکتر حبیبی این بود که اهل تظاهر نبود و کمتر خودش را نشان میداد. حتی عکاسانی که لحظات حساس جلسات خاص آن زمان را شکار میکردند گاه موفق نمیشدند لحظهای از حضور ایشان را در یک جمع تأثیرگذار شکار کنند. خاطرم هست که در پرواز انقلاب عامدا کمتر حضور ویژهای داشت که خبرنگاران بتوانند از او عکس بگیرند یا خبری تهیه کنند. از طرفی همه دوستان و همگنان ایشان نیز اذعان داشتندکه دکتر حبیبی از نظر مطالعاتی، بینش و تحقیقاتی فرد سرآمدی است و فوقالعاده ارجمندند.
از همین رو نیز حضرت امام ماموریت سنگین نوشتن پیشنویس قانون اساسی را بهدلیل صلاحیتی که دکتر حبیبی داشت به ایشان محول کردند. احاطه حقوقی و دانش حقوق بینالملل ایشان دلیلی بر این صلاحیت بود. و ایشان هم به زیبایی و دقت تمام برای این موضوع وقت گذاشت و یک اثر ارجمندی را تالیف و تقدیم امام کرد. امام نیز بعد از مطالعه این پیشنویس به این نتیجه رسید که همین میتواند مبنایی برای قانون اساسی باشد.و البته بعدتر در رایزنیهایی که شد قرار به تاسیس خبرگان قانون اساسی شد و اینکه پیشنویسهایی در آنجا مطرح شود و سرانجام به رأی نهایی خبرگان قانون اساسی وانهاده شود. دکتر حبیبی همراه امام به ایران آمد.
امام قبل از عزیمت به ایران، پیشنویس قانون اساسی را بهخود دکتر حبیبی برگرداندند و گفتند شما این را با وسیله مطمئنی به تهران برسانید و آنجا به من تحویل دهید.دکتر حبیبی نیز پیشنویس را گویا به یکی از خبرنگاران برجسته بینالمللی که ورودش به ایران تضمین شده بود سپردند و در ایران نیز آن را از او تحویل گرفتند. بعد از ورود امام حدود 5تا6 روز بعد وقتی نزد امام رسیدند امام با عتاب به ایشان گفته بود «معلوم است شما کجا هستید، من دنبال شما بودم».
عضویت دکتر حبیبی در شورای انقلاب نیز به پیشنهاد امام بود. من احتمال قوی میدهم با خواست و عنایت حضرت امام هم بود که ایشان برای انتخابات ریاستجمهوری ثبتنام کردند و مطمئن هم هستم که حضرت امام به ایشان رأی داد. بعد از عدمموفقیت ایشان در انتخابات هم در مصاحبهای که کرده بود درجواب خبرنگاری که جویای چرایی عدمموفقیت ایشان بوده پاسخ دادند «مردم نخواستند...» و تبسمی نیز کرده بودند. امام از این حرکت ایشان نیز بهشدت به وجد آمده بودند که فردی این چنین صمیمی و پاک با مردم حرف زده است. در دور اول مجلس شورای اسلامی نیز ایشان کاندیدا بودند.
بعد از پایان این دوره که ایشان دیگر سمتی نداشتند من در همان روزهای قبل از پایان دوره خدمتشان رسیدم مبنی بر اینکه ما در روزنامه اطلاعات دفتری در خدمتتان میگذاریم تا جای مطالعهای باشد و محلی برای مراجعه دوستانتان که به واسطه پیشینهتان سراغ شما خواهند آمد. ایشان تقریبا آماده پذیرفتن این موضوع بودند که آقای موسوی اردبیلی رحمتالله علیه ایشان را جزو تشکیلات قضایی و بهعنوان وزیر دادگستری معرفی کردند، وزیری که البته عضو شورا نیز بود. بعد از این، عضو شورای نگهبان شدند و سالیانی مشاورههای خوبی میدادند.
بعد از رحلت حضرت امام ایشان در دو کابینه مؤثر و سازنده در تاریخ انقلاب، عالیترین مقام را بعد از ریاستجمهوری کسب کردند. کابینه آقای هاشمی رفسنجانی بهعنوان کابینه سازندگی که در هر دو دوره حضور داشتند و در دولت اصلاحات، به ریاستجمهوری آقای خاتمی در دوره اول بهعنوان معاون اول حضور داشتند. در دور دوم نیز ایشان از آقای خاتمی درخواست کرد که برای جبران یک کمبود و برای توجه به یک نیازی که غفلت شده، وقتش را صرف تاسیس بنیاد ایرانشناسی کند. و در آنجا نیز بنیادی را متناسب آن نام و مقام تاسیس کرد و مسئولیتهای سنگینی را بر عهده گرفت و آثار فاخری را نیز عرضه کرد.از جمله کتابی را عرضه کرد که اثری برای معرفی ایران بود و به چند زبان نیز ترجمه شد و مقدمه آن کتاب را نیز خود ایشان نوشت.مقام معظم رهبری نیز این اثر را بسیار تحسین کردند.
بعد از این دوران ایشان دچار بیماری شدند. در این اواخر گاهی روزانه 3بار دیالیز میشدند. اما بهرغم این ناراحتی آزاردهنده و رنجآور آنی از تحقیق و مطالعه دست بر نمیداشتند و در همان دوران بیماریشان چند کتاب تالیف کرد که انتشارات اطلاعات توفیق داشت آنها را منتشر کند.
از ویژگیهای برجسته ایشان رضوانالله تعالی علیه این بود که در پایان عمر خویش هیچچیزی برای خود باقی نگذاشت با اینکه در عالیترین مقامات جمهوری اسلامی ایران حضور داشت و مثمر ثمرات بسیاری برای انقلاب بود. او علاوه بر تالیفات و مایملکش هدایایی که طی این سالها نیز گرفته بود آنچه قابلیت عرضه داشت همه را در بنیادی به نام امیر کبیر برای عرضه به عموم مردم ایران باقی گذاشت. بنیادی که همسر عزیز و دانشمندش مسئولیت اداره آنجا را بر عهده دارد. و بازمانده این دو نازنین یک دختر عزیز و دانشمند است که خودش شخصیتی علمی است. فارماکولوژیستی که به 5زبان مسلط است.
این آثار و مفاخر از آن کسی است که وقتی از دنیا رفت افتخارش این بود که هنگام مرگش هیچ اندوخته مادی از خود باقی نگذاشته است.
*مدیر مسئول روزنامه اطلاعات
نظر شما